آدرس جدید
برای بازدید از جدید ترین مطالب وبلاگم به آدرس جدید تشریف بیارید.
برای بازدید از جدید ترین مطالب وبلاگم به آدرس جدید تشریف بیارید.
آدرس جدید وبلاگم...
ولی حالا طوری شده که هیچ کدام از شبکه ها (به حز شبکه قرآن) اصلا فضاشون طوری نیست که حتی یاد این بیافتی که ماه محرمه !!!! حالا ترویج این سنت عزاداری بخوره تو سرشون . . . . . .
شبکه نسیم هم که هیچی دیگه عروسی عروسیه . . . . .
خدا به دادمون برسه !!!!!!!!!!!!
اللهم عجل لولیک الفرج
بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است ترسم که نیزه دار کمی جابجا شود از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه ، علی را نشان نده
گهواره نیست٬ دست خودت را تکان نده
با دست های بسته مزن چنگ بر رخت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت
بس کن رباب حرمله بیدار می شود
سهمت دوباره خنده انظار می شود
یک شب ندیده ایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت نا امید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست٬ دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمی کند
مادر نگفته است و زبان وا نمی کند
بس کن رباب سربه سر غم گذاشتی
اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی
دیگر ز یادت این غم سنگین نمی رود
آب خوش از گلوی تو پائین نمی رود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی شود
این گریه ها برای تو اصغر نمی شود
مادر بزرگ مرد. . . . .
دیروز مادربزرگم رفت پیش خدا . . . .
خیلی وقت بود نرفته بودم غسالخونه ! کلی جوون مرده بود !
حواسم هست ؟؟!
شاید همین الان نوبت من باشه !!!!
«استغفرالله ربی و اتوب الیه»
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده
زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟
تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری-
جهان را زیر و رو کرده است گیسوی پریشانت
از این عالم چه می خواهی همه عالم به قربانت
مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم
جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حی یا قیوم
خبر دارم که سر از دیر نصرانی در آوردی
و عیسی را به آیین مسلمانی در آوردی
خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی
از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هی کردی
تو می رفتی و می دیدم که چشمم تیره شد کم کم
به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم کم
تو را تا لحظه ی آخر نگاه من صدا می زد
چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می زد
حدود ساعت سه ، جان من می رفت آهسته
برای غرق در دریا شدن می رفت آهسته
بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من
خیالت جمع ای دریای غیرت خیمه ها با من
تمام راه بر پا داشتم بزم عزا در خود
ولی از پا نیفتادم ، شکستم بی صدا در خود
شکستم بی صدا در خود که باید بی تو برگردم
قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
به گزارش فرهنگ نیوز، بسياري از ما، اين فرمايش خداوند عالميان در سوره تحريم ، آيه 8 را شنيده و خوانده ايم كه :
« یا أیُّهَا الذِّینَ آمَنُوا تُوبُوا إلی اللهِ تَوبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أنْ یُکَفِّرَ عَنکُم سَیِّئاتِکُم وَ یُدخِلَکُم جَنَّاتٍ تَجری مِن تَحتِها الأنهارُ »
« ای کسانی که ایمان آورده اید! توبه کنید، توبه ای خالص، امید است [با این کار] پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند. »
پيرامون اين آيه بحث ها و روايات تاريخي و كلامي زيادي وجود دارد كه براي اطلاع از آن ها مي توانيد به كتب تفسير و منابع فقهي مراجعه كنيد. در اين مجال كوتاه ، تنها يكي از كاربردي ترين روش هاي عمل به اين دستور الهي و نتيجه آن را به حضورتان تقديم مي كنيم. باشد كه در دل هاي سياه ما غرق شده گان در گرداب عادات سخيف انساني كارگر افتد:
جواد عنایتی ، يك بسيجي از اهالي كاشان ، در بهار سال 1363 هجري شمسي ، تصميم مي گيرد به فرمان الهي در سوره تحريم عمل كند و اين تصميم خود را اين گونه مكتوب مي كند:
اين جانب جواد عنايتي در روز يكشنبه ، تاريخ 9/2/63 در ساعت 5/5 بعد از ظهر توبه كردم و از اين تاريخ به بعد هرگز دنبال گناه نمي روم.
جناب جواد عنايتي ، حدود دو سال و نه ماه بعد ، به تاریخ ۲۱ دی ماه سال ۱۳۶۵ طي عملیات کربلای ۵ در شلمچه مزد خود را دريافت مي كند و بال در بال فرشتگان مي گشايد